ازدواج مجدد
با سلام
سال 1377 در حالي كه 23 سال سن بيشتر نداشتم با خانمي كه چندين سال از من بزرگتر بود ازدواج نمودم بعد از چند سال زندگي مشترك بنده را به جرم نگهداري مشروبات الكلي و شرب خمر و رابطه نامشروع بازداشت و مجبور به تحمل 4 ماه حبس شدم كه اين امر باعث جداي از همسرم شد بعد از 2 سال به اسرار خانواده تن به ازدواجي دادم ايشان دوشيزه بودن با اينكه تمام جزعيات جداي از همسر اولم را برايشان توضيح داديم قبول نمودن و با مهريه 500 سكه اي به عقد هم در آمديم بعد از گشت 1 ماه و نيم ايشان با برداشتن برگه دادنامه جدايي ام كه تمام دلايل جدايي در آن قيد شده بود به دادگاه مراجعه نمود و در مرحله اول مهريه شان را به اجرا گذاشت چون ايشان دوشيزه بودن بعد از گذشت 10 ماه تقاضاي نفقه هم نمودن و خواستار استفاده از حق حبس خويش گشتن دادگاه با توجه به اعصار بنده بر عدم توانايي پرداخت مهريه محكوم به 2 ماهي يك سكه در حق ايشان نمود كه هنگام صدور راي سكه 350 هزار تومان بود با توجه به گراني سكه و در آمد پايين من بعد از پرداخت 8 سكه تقاضاي تعديل دادم كه دلايل آن گراني سكه به 600 هزار تومان و چندين دفترجه اقساط و پرفرا‍ژ حقوقي اينجانب كه جمع حقوق و مزاياي من 400 هزار تومان است مطرح نمودم كه دادگاه اصلا دادخواست من را رد كرد مقوقي كه رييس دادگستري دستور ثبت آن را ميخواست بده قبول نكرد و گفته بود فعلا بايد بدهد و اصلا دادخواست تعديل را قبول ننمود حال با توجه به تمام توضيحات بالا چندين سوال برايم مطرح است 1 . با توجه به گفتن شرايط ازدواجم و برداشتن اين حكم از خانه ام ايشان اين حكم را به تمام فاميلم نشان ميدهد و آبروي من را به بازي گرفته هركسي براي واسط گري ميرود ادعا ميكند كه اين مرد مشكلات دارد اين هم سندش و به من نگفته براي بردن آبروي من . مي شود شكايتي كرد . 2 . با توجه با درآمد پايين من و قبول ننمودن تقاضاي تعديل من چون توي دادگاه محل زندگي آشنا دارن بايد چه كرد خدا گواه مخارج زندگي كمرم را خم نموده و توانايي پرداخت ندارم و از طرفي بي نهايت از حبس ترس دارم و از زندگي سير شدم براي اين موضوع چه بايد كرد
سال 1377 در حالي كه 23 سال سن بيشتر نداشتم با خانمي كه چندين سال از من بزرگتر بود ازدواج نمودم بعد از چند سال زندگي مشترك بنده را به جرم نگهداري مشروبات الكلي و شرب خمر و رابطه نامشروع بازداشت و مجبور به تحمل 4 ماه حبس شدم كه اين امر باعث جداي از همسرم شد بعد از 2 سال به اسرار خانواده تن به ازدواجي دادم ايشان دوشيزه بودن با اينكه تمام جزعيات جداي از همسر اولم را برايشان توضيح داديم قبول نمودن و با مهريه 500 سكه اي به عقد هم در آمديم بعد از گشت 1 ماه و نيم ايشان با برداشتن برگه دادنامه جدايي ام كه تمام دلايل جدايي در آن قيد شده بود به دادگاه مراجعه نمود و در مرحله اول مهريه شان را به اجرا گذاشت چون ايشان دوشيزه بودن بعد از گذشت 10 ماه تقاضاي نفقه هم نمودن و خواستار استفاده از حق حبس خويش گشتن دادگاه با توجه به اعصار بنده بر عدم توانايي پرداخت مهريه محكوم به 2 ماهي يك سكه در حق ايشان نمود كه هنگام صدور راي سكه 350 هزار تومان بود با توجه به گراني سكه و در آمد پايين من بعد از پرداخت 8 سكه تقاضاي تعديل دادم كه دلايل آن گراني سكه به 600 هزار تومان و چندين دفترجه اقساط و پرفرا‍ژ حقوقي اينجانب كه جمع حقوق و مزاياي من 400 هزار تومان است مطرح نمودم كه دادگاه اصلا دادخواست من را رد كرد مقوقي كه رييس دادگستري دستور ثبت آن را ميخواست بده قبول نكرد و گفته بود فعلا بايد بدهد و اصلا دادخواست تعديل را قبول ننمود حال با توجه به تمام توضيحات بالا چندين سوال برايم مطرح است 1 . با توجه به گفتن شرايط ازدواجم و برداشتن اين حكم از خانه ام ايشان اين حكم را به تمام فاميلم نشان ميدهد و آبروي من را به بازي گرفته هركسي براي واسط گري ميرود ادعا ميكند كه اين مرد مشكلات دارد اين هم سندش و به من نگفته براي بردن آبروي من . مي شود شكايتي كرد . 2 . با توجه با درآمد پايين من و قبول ننمودن تقاضاي تعديل من چون توي دادگاه محل زندگي آشنا دارن بايد چه كرد خدا گواه مخارج زندگي كمرم را خم نموده و توانايي پرداخت ندارم و از طرفي بي نهايت از حبس ترس دارم و از زندگي سير شدم براي اين موضوع چه بايد كرد
وضعیت:
باز
(پاسخ رایگان)
مهارت:
-
3 پاسخ
11,205 بازدید
تاریخ ثبت:
۱۳۹۰/۱۰/۲۲ ۱۱:۵۴:۵۴
